آیا هنوز فکر میکنید ما خوش شانسیم؟؟!!

ساخت وبلاگ

تا دیشب اوقات فراغتم نسبتا زیاد بود اما از دیشب با ایمیل Chetan که باید برای رویژن مقاله کاری انجام بدیم و پرسش دکتر ش در مورد انجام یه کار که قرار بود من انجام بدم و همچنین پروژه ترکیبی پایتون، متلب و R، همه چیز دگرگون شده است.

در مورد مقاله Chetan، یکی از داورها یه کامنت بی سر و ته داده که صدای Chetan و دکتر ش در اومده و فعلا فقط میخوان یه چیزی الکی براش بنویسن که جاش خالی نمونه. از قضا که ژورنال از اون ژورنال های بسیار معتبر پزشکی است و من هم این وسط مات و مبهوت موندم که چجوری چنین ژورنالی چنین داوری داره که کامنت بی سر و ته و بی مفهوم میده. بی سر و تهی کامنت به این علت هست که مقاله ترکیب پیچیده ای از روشهای آزمایشگاهی و تحلیل عددی نتایج هست. حالا داور اومده بدون اشاره به اینکه منظورش کدوم بخش هست، یه کامنت گذاشته و این کامنت ما ها رو گیج کرده و نمیدونیم منظور داور کدوم بخش بوده.

در مورد کار دکتر ش، فکر میکنم تو آبان ماه بود که اون رو از من خواسته بود (ادامه یکی از پروژه های قبلی است) و من هم اون موقع در حال برنامه ریزی سفر به تهران بودم. 10 روز هم که تهران موندم و بعدش هم درگیر کارهای proofread دو تا از مقاله ها شدم و اینطوری شد که کلا اون موضوع بدست فراموشی سپرده شد و البته دکتر ش هم گویا مشغول بوده و چیزی از اون یادش نمونده بود. حالا دیشب یه دفعه ای یادش اومده بود و ازم خواست که یه خلاصه براش آماده کنم که چکار کردم تا از این طریق وضعیت آخری پروژه برای اون هم مرور بشه! من هم هر چی فکر کردم و فایلهام رو زیر و رو کردم، چیزی یادم نیامد و بهش حقیقت رو گفتم. البته مشکلی نبود اما ازم خواست که پیگیر اون موضوع بشم. حالا از صبح مدام به فایل ها نگاه میکنم و اصلا دست و دلم به کار نمیره.

اون پروژه ترکیبی هم که اوضاعش بد نیست اما هر یه قدم 10 تا مشکل ریز و درشت پیش میاد که بدجوری روی اعصاب آدم راه میره.

بگذریم....

خیلی نمیخواستم راجع به اینا حرف بزنم؛ میخواستم شاهد دیگری بر کم شانس بودن نسل مون ارائه کنم .

بعد از انتخاب ترامپ و عصبانیت دوستان مقیم آمریکا، وضعیت کم کم داشت آروم میشد که اون هم به این دلیل بود که ترامپ تاکید کرده منظورش از اخراج مهاجران، مهاجران غیرقانونی است. البته بگذریم که فرایند گرفتن ویزا رو هم میخواد دشوارتر کنه. همه اینا رو بزاریم کنار، حالا بحث حذف تابعیت ایرانی دوتابعیتی ها رو باید کجای دلمون بزاریم؟!! دوستان مقیم آمریکام بدجوری هنگ کردن و به قول خودشون سر دو راهی گیر کرده اند. فکرش رو بکنید که اگر مجبور بشن تابعیت ایران رو حذف کنن، باید برای هر بار اومدن به کشور ویزا بگیرن. حالا اینکه از کجا سفارتخونه ایران رو پیدا کنن، خدا عالم است و بس.

این وسط، پایین پست یکی از بچه ها، یه نفر که من نمیشناسم کامنت گذاشته با این مضمون که: "نسل ما کلا سوخته است؛ به بدبختی تونستم تابعیت انگلیس رو بگیرم و درست در زمانی که فکر کردم با پاسپورت بریتانیا براحتی میتونم به آمریکا رفت و آمد کنم، اومدن گفتن کسایی که متولد ایران هستن، حق ورود به آمریکا رو با پاسپورت های دیگه ندارن و باید ویزا بگیرن! باز خوشحال بودیم که با این پاسپورت میتونیم بریم اروپا گردی، Brexit شد و اون هم دود شد رفت هوا! حالا هم که کلا میخوان تابعیت ایرانی رو ازمون بگیرن و برای رفتن به ایران و دیدن اقوام هر بار باید درخواست ویزا کنیم!!"

انصافا نمیدونم چقدر کارشون درسته اما همین قدر میدونم که این سیاست ها بیشتر از همه به مردم عادی لطمه میزنه؛ ایرانی هایی که قبلا براحتی میتونستن بیان و بِرَن، دیگه رفت و آمد براشون راحت نیست. نکته جالب این قانونی که میگن اینه که این افراد حق داشتن ملک رو هم در کشور ندارن. نمیدونم آیا اینا به این موضوع فکر کردن که خیلی ایرانی های خارج از کشور پولشون رو وارد ایران میکنن و خرید ملک میکنن و این میتونه برای اقتصاد کشور مفید هم باشه؟!

حالا این قانون و پست های فی.سب.وکی بچه ها و کامنت اون شخص من رو بدجوری به فکر فرو برده؛ اصلا جایی مونده که دهه شصتی ها قدم بزارن و خراب نشه؟

مزه زندگی یک دانشجوی دکتری...
ما را در سایت مزه زندگی یک دانشجوی دکتری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7phdnightsa بازدید : 286 تاريخ : سه شنبه 26 بهمن 1395 ساعت: 12:03